دیدگاه هیوم و جی ال مگی در مسئله شر و مقایسه آن با حکمت متعالیه
| Main Authors: | Zohreh Tavaziani, Masoumeh Ameri |
|---|---|
| Format: | Article eJournal |
| Terbitan: |
, 2020
|
| Subjects: | |
| Online Access: |
https://zenodo.org/record/3672193 |
Daftar Isi:
- ملحدان معاصر، وجود شر در جهان را انتقادي قوي بر اعتقـادات دينـي دانسـتهانـد. ايشـان مدعياند ميان وجود شر و اعتقاد به خدايي بـا قـدرت بـينهايـت و خيـرمحـض، تنـاقض وجود دارد و نميتوان هم به خدا وهم به وجود شراعتقاد داشـت. مسـئلة منطقـي شـربـه شكل ساده چنين است: خدا قادر مطلق است؛ خدا خيرمطلق است؛ شروجود دارد. «جي. ال. مكي» معتقد است كه اين مجموعه با هم ناسازگارند؛ ازاينرونبايـد بـه چنـين خـدايي اعتقاد داشت. «هيوم» نيزبااينكه فردي معتقـد بـه ديـن مسـيحيت اسـت، در عقلانـي بـودن اعتقاد به خدا ـ به خاطروجود شرور ـ تشكيك ميكند؛ چرا كه او حساب علم وفلسفه را از دين، مذهب و ايمان جدا ميداند. در حكمت متعاليه نيز چنين باور ميشـود كـه شـرور ماهيتي عدمي داشته و فاقد هرگونه هستي مستقل هستند و هرآنچـه وجهـة وجـودي دارد، خير و مطلوب مدلّل ميشود. با اين نگرش، تحليل فيلسوفاني چـون هيـوم ومكـي از شـر، غيرمعمول جلوه ميكند. بدينسبب كه آنها وجوه و حيثيات را از يكديگرتفكيك نكرده و ابعاد گوناگون پديـدهاي را كـه شـر جلـوه مـيكنـد در ويژگـي شـر بـودن آن منحصـر كردهاند؛ درحاليكه يكي از اركـان تحليـل فلسـفي، بازشناسـي ودرنيـاميختن حيثيـات بـا يكديگراست.